این سخن که در کلام کثیری از تحلیلگران و استراتژیستهای جهان و حتی ایران نیز بیان شده است، معانی لاحق و مترتّب فراوانی با خود دارد.
یکی از عمدهترین این معانی نیز آن است که تصوری درباره پیروی آقای ترامپ از واقعیتهای موجود در جهان و روندهای عقلانی وجود ندارد.
به سخن دیگر، این استدلال و ایضاً تصمیمات جنجالی ترامپ در روزهای آغازین صدارت او نشان میدهد که گزینهای به نام "حماقت" به هیچ وجه از مبانی تصمیمگیری ترامپ دور نیست.
یعنی او یکی از روسای جمهور آمریکا به نظر میرسد که انتخاب گزینه "جنگ" توسط او به هیچ وجه دور از ذهن نیست.
*دشمن پشت دروازهها
حقیقت این است که دشمنان جمهوری اسلامی ایران بویژه در مثلث غربی، عبری، عربی طی 40 سال گذشته بارها و بارها به گزینه جنگ علیه ایران اندیشیدهاند و حتی به تعبیری تا مقطع فرستادن هواپیماهای نظامی خود روی باند هم پیش رفتهاند اما هیچگاه نتوانستند شاسی فرمان حمله علیه ایران را فشار دهند.
اگر ترامپ بخواهد علیه ایران اسلامی مرتکب حماقت شود؛ در چه شرایطی دست به این کار خواهد زد؟!
آیا در صورت حضور یک دولت و رئیسجمهور در ایران که از آمریکا خائف هستند و صراحتاً عنوان کردهاند که آمریکا با یک بمب میتواند زیرساختهای دفاعی را از بین ببرد؛ به این حماقت تشویق میشود یا در صورتی که با یک دولت و رئیسجمهور مقتدر و منتقد وضع موجود طرف باشد؟
این نتوانستن نیز دلایل فراوانی داشته است که ما برخی را میدانیم و برخی را نمیدانیم اما آیا این دلایل به معنی خروج همیشگی گزینه جنگ از دستور کار دشمنان ایران است؟! هرگز!
زیرا عقل سلیم با دیدن حقد و کینه دشمنان نظام و انقلاب و رفتارهای آنها در مواجه ژئوپولیتیکی با ایران اسلامی؛ هرگز به خود اجازه نخواهد داد که نسخه "لالایی برای موشکها" را برای ایران اسلامی تجویز و اینطور بیان کند که دیگر میتوانید آسوده باشید...
اما از پس این دو معادله یعنی زیست توامان ترامپ و حماقت با یکدیگر و عدم دگردیسی دشمنیهای خانمان برانداز با نظام اسلامی چه چیزی هویدا میشود؟
*گاهی حماقت، گاهی جنگ
اگرچه جریان سیاسی خاص در داخل ایران امیدواری زیادی به انتخاب هیلاری کلینتون در انتخابات آمریکا داشت و او را یک آکادمیسین سیاسی تصور میکرد که قصدی برای مواجهه نظامی با ایران ندارد! اما جدای از این تحلیل غلط، رأی آوری ترامپ در آمریکا سببساز زمزمههای زیادی مبنی بر احتمال ورود او به فاز نظامی علیه ایران به عنوان بزرگترین همآورد آمریکا برانگیخته است.
زمزمههایی که اگرچه سعی دارند در قامت تحلیل اثبات کنند که این اتفاق رخ میدهد یا نه؟! اما فعلا منطقیترین فرضی را که در مقابل نظر قرار دادهاند این است که جدای از جنگ اما گزینه حماقت هرگز از مبانی تصمیمگیری کاخ سفید در دوران ترامپ دور نیست.
یعنی حتی معتقدان به دولت سایه و هیات حاکمه روشمحور آمریکا نیز بایستی این فرض را در نظر بگیرند که این دولت خاکستری نیز میتواند از آب گلآلود حماقت ترامپ، ماهی مورد نظر خود را صید کند.
*حمله احتمالی ترامپ به ایران در چه شرایطی رخ خواهد داد؟
«ترامپ و حماقت میتوانند با یکدیگر توام باشند»، «ایران با دشمنانی مواجه است که تمام گزینههای روی میز خود را مورد توجه قرار میدهند» و «ممکن است آمریکا روزی علیه ایران مرتکب حماقت شود»...
این سه نتیجهی آشکاری است که از اپیزودهای بالا به ذهن متبادر میشود.
اکنون میتوان به یک سوال پاسخی بههنگام داد...
و آن اینکه اگر ترامپ بخواهد علیه ایران اسلامی مرتکب حماقت شود؛ در چه شرایطی دست به این کار خواهد زد؟!
آیا در صورت حضور یک دولت و رئیسجمهور در ایران که از آمریکا خائف هستند و صراحتاً عنوان کردهاند که آمریکا با یک بمب میتواند زیرساختهای دفاعی را از بین ببرد؛ به این حماقت تشویق میشود یا در صورتی که با یک دولت و رئیسجمهور مقتدر و منتقد وضع موجود طرف باشد؟
بدیهیست که حتی یک دیوانه هم در شرایطی که تصمیم به دیوانگی میگیرد اما ترجیح میدهد که قبل از هر چیز، شرایط این دیوانگی را فراهم آورد و چه چیزی برای ترامپ و حماقتهای معروفش بهتر از اینکه "وضع موجود" در ایران ادامه پیدا کند تا اگر امر آمریکا دائر بر جنگ با ایران شد؛ دولتی بر سر کار باشد که نسبت به مقامات کاخ سفید ابراز لبخند کند و در یک کلام آمریکا را کدخدای جهان بداند...؟